🔺سلام وعرض ادب . خاطره ای درس آموز از زندگی
#شهید_فضل_الله_محلاتی توجه بفرمایید :
✅«همسر شهید فضل الله محلاتی می گوید : خیلی زود به من بر می خورد و قهر می کردم و یا تهدید به قهر می کردم؛ ولی فضل الله نمی گذاشت کار به جاهای باریک بکشد کافی به بود که بخندد، یا شوخی کند و حرف تو حرف بیاورد تا من آرام شوم.
وقتی که عصبانی می شدم و خونم به جوش می آمد، کسی جلو دارم نبود. صدایم بلند تر می شد و بهانه گیری هایم زیاد. فضل الله هم که اهل تلافی نبود. کارش فقط خنده بود و خوش زبانی؛ اما وقتی می دید همین حربه هم، آمپرم را بالاتر می برد، تنها کاری که از دستش بر می آمد این بود عبایش را روی دوشش می انداخت و می رفت حرم تا پرم به پرش نگیرد؛ اما با همان خنده یک دقیقه پیش.وقتی می رفت بیشتر حرص می خوردم و تصمیم می گرفتم که اگر برگردد یک کلام هم باهاش حرف نمی زنم.
وقتی پایش را می گذاشت داخل خانه، با همان خنده اش می گفت: "سلام سلام، سلام خانوم"، پقی می زدم زیر خنده و اصلا یادم می رفت که بنا داشتم بر قهر و غضب.در این زندگی ۳۱ ساله، حتی یک ساعت نشد که با من قهر کند.»✅ 🌹آیدی ارتباط،انتقاد ،پیشنهاد
@A1B2C37
🌹لینک کانال ما در ایتا
@pardekhanyshohada