شیطنت دوستانه ! مدتی قبل توی آرشیو عکسام ، این عکس را پیدا کردم . تصویر جنازه #شهید_علی_محمدزاده اما این واقعیت نداره ! جنازه علی مدتی توی آب های کارون بوده و گوشت های صورتش رو ماهی ها تمام خورده بودند . جنازه اش اینجوری نبود! خیلی توی فکر بودم .واقعیت این عکس چیه؟ تا اینکه این عکس رو در یکی از وبلاگ هام گذاشتم . چند روز بعد واقعتش آشکار شد آقای سید محمد انجوی نژاد مدیر کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز و نویسنده کتاب حماسه یاسین که از همرزم های شهید علی محمدزاده بوده در مورد این عکس توی وبلاگ شخصی اش نوشت : اوایل آذر ماه 65 بود از آموزشی غواصی گردان یاسین اومده بودیم اهواز برای مرخصی یه روزه . رفتیم تو شهر برا تلفن و خرید و اینا با علی شیبانی بودیم و حسن دیزجی و ناصر ازادفر(سه تاشون شهید شدن) برگشتیم قرارگاه که بریم برای خرمشهر ادامه آموزش تو قرارگاه شهید وزین وارد اردوگاه که شدیم هیچکی هنوز نیومده بود فقط دیدیم علی محمد زاده زود اومده وتنهایی وسط آسایشگاه روی موکتا خوابه خوابه شیطنتمون گل کرد . ناصر آزادفر خطش خوب بود . رفتیم یه تیکه مقوا برداشتیم و نوشتیم شهید محمد زاده و همونجور که خواب بود بستیم به دکمه پیرهنش .بعدم من یه عکس حجله ای گرفتم. بعد یواشکی مقوا رو برداشتیم و خیلی طبیعی بیدارش کردیم گفتم دفعه دیگه که اومدیم عکسو میدیم ظاهر کنن می ریم خونشون اذیتش می کنیم ..................... ده روز بعد وسط آموزش علی تو گردابای کارون گیر کرد و رفت زیر آب.هر چی دنبالش گشتیم نبود بعد چن دقیقه دیدیم اومد روی آب یه لبخند زد و دستی برای ما تکون داد و رفت دو روز بعد جنازه اش رو که به پل