«مکتب حاج قاسم در بستر جمهوری اسلامی»
✍️
#مجتبی_قنبردوست
مردی که در میان روند روزمرگی، مصرف گرایی، لذت جویی و خودنمایی جنون آمیز مجازی جامعه غربزده در فرهنگ و زندگی مادی شده، آرام آرام از اقیانوس معرفتی مکتب امام خمینی رحمه الله علیه و فرهنگ دفاع مقدس که مشحون از عناصری نظیر توکل، ایثار، اخلاص، صداقت، شجاعت، مقاومت، معنویت و از خودگذشتگی منحصر به فرد بود، بهره جست، حرکت نمود و پا در عرصه دهشتناک قدرت و سیاست در دفاع از نگاه تمدنی اسلام نهاد. مکتب حاج قاسم دستاوردی است که به جز با فهم انقلاب و جمهوری اسلامی برآمده از مکتب امام راحل، با هیچ مدل و نظریه ای در علوم اجتماعی قابل تحلیل نمی باشد که چگونه، قدرت، جنگیدن و تدابیر پیچیده سیاسی در عرصه های مختلف بین الملل، با روح معنویت، اخلاص، تهجد، تقوا و تواضع سازگاری می یابد و در هم می آمیزد!
رهبر معظم انقلاب اسلامی عامل بروز و ظهور چنین ظرفیت های کم نظیری مانند شخصیت حاج قاسم را که از ظرفیت فردی خارج شده اند و به مکتب متحول گردیده اند، منوط به شرایط و زمینه های فرهنگی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می داند و می فرمایند:
«آن زمینهی فرهنگیای که قاسم سلیمانی را تربیت می کند چیست؟؛ به این زمینهی فرهنگی باید تکیه کرد. آن ایمان صادقانه، آن گذشت ها، آن سلامت فکری و هدایت الهیای که خدای متعال به مردمی عنایت می کند، زمینههای فرهنگی است. البتّه این زمینهها همیشه هست، منتها وقتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، این ظرفیّتها بُروز پیدا نمیکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود میآید، آنوقت این شخصیّتها یکییکی ظهور می کنند، بُروز پیدا می کنند: آن، شهید حسین علمالهدی است، آن، شهید علی هاشمی است، آن، شهید همّت است، آن، شهید حاج قاسم سلیمانی است. (بیانات مقام معظم رهبری - 2/10/1402)
لذا از جهاد مقدس هشت ساله و مقام مجاهد فی سبیل الله تا جایگاه «سید الشهداء مقاومت» در منطقه؛ همه این تلاش ها و رشادت ها مرهون نگاه تمدنی و ظرفیت عظیم جمهوری اسلامی با گفتمان انقلاب اسلامی است که در سطوح عالی انسان سازی یا به تعبیر امام(ره) «فتح الفتوح»، سرداران و بزرگ مردانی چون شهید «سید رضی موسوی» را در سایه سار مکتب حاج قاسم و جهاد برای تحقق آرمان بزرگ انقلاب اسلامی یعنی «تمدن نوین اسلامی» به ثمر می نشاند. فرماندهی، ساماندهی و مدیریت هوشمندانه «انرژی های پراکنده جهان اسلام»(به تعبیر امام راحل) برای مبارزه هدفمند با استکبار و نظام سلطه از دیگر مواهب بی نظیری است که جمهوری اسلامی در این برهه تاریخی فراهم نموده که در طول تاریخ سیاسی معاصر نه تنها در تشیع، بلکه در جهان اسلام بی سابقه و مغتنم است.
یکی از عظیم ترین شاخصه های هر مکتبی که آن را از جامع ترین، فراگیرترین و اصیل ترین مکاتب در جوامع انسانی معرفی می کند، توان جذب از بدنه اجتماعی با تبلیغ مبانی فکری و کاملا نظری با ماهیت الهی، بدون جذابیت های مبتذل و سخیف ماتریالیستی است، در این صورت است که می تواند مقاوم ترین و راسخ ترین افراد را برای نیل به اهداف اجتماعی و تمدنی تربیت نماید.
- حاج قاسم اگر «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم»(فتح/29) بود؛ پادگان آموزشی اش جمهوری اسلامی بود.
- حاج قاسم اگر «لاتظلمون و لا تظلمون»(بقره/279) بود؛ مصداق عینی اش را در راهبرد جمهوری اسلامی می دید.
- حاج قاسم اگر «دین دار، ولایت مدار و مردم محور» بود، یعنی کارگزار در تراز جمهوری اسلامی است، چون رمز پیروزی و ماندگاری انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، این سه عنصر است.
لذا وقتی حاج قاسم در وصیت نامه خویش «جمهوری اسلامی را حرم می داند»؛ یعنی مبدأ رشد و بستر تعالی او این حرم است، که نه تنها ملجأ و پناهگاه مستضعفین و مدافع مظلومین است؛ حرم انحصاری انسان سازی و مکتب سازی است. در حرم جمهوری اسلامی، مکتب حاج قاسم متولد شده و پرورش می یابد و چه مکتب هایی که در این بستر پاک مستظهر به خون مطهر رادمردان شهید، به تعالی گراییده اند.
لذا در میان صحنه گردانی نفاق و سیاه نمایی های سیاسی معاندین، در بحبوحه شبهات شاخدار امروزی و نسیان یا جهل توده و فقر آگاهی جامعه، فراموش نکنیم؛ حاج قاسم به تعبیر رهبر معظم انقلاب؛ «به شدت انقلابی بود، انقلابی گری خط قرمز او بود و ذوب در انقلاب بود و این واقعیت او بود.»
«در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، به شدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی – 18/10/1398)