موقع خواستگاری گفتم : هر جای دنیا که فریاد مظلومی رو بشنوم برای کمک خواهم رفت . شب عروسی با همسرم رفتیم پیش تمام شهدای گمنام  یزد . دوست و رفقای بسیجی و کنگره ای رو هم دعوت کرده بودم.  امیر حسین که به دنیا اومد خانواده گفتن شاید دلش گرم بشه و بیشتر اینجا بند بشه اما اینطور نشد دلم گرم بود از حضور بچه م اما تو دلم آتیش بود به خاطر اعتقاداتم... 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @yadvare_shohada