(4) حجت الاسلام و المسلمين پناهيان در توصيف اين شهيد می گويد: « نمی‌دانم  خوشحال باشم که این چند سال با ایشان آشنا شدم یا ناراحت باشم؛ خدا شاهد است از روزی که خبر شهادت ایشان را شنیدم کاملاً افسرده شده‌ام؛ خدا شاهد است عطر و بوی بعد از و  که خبر رفقای شهید را می‌دادند، در جانم زنده شد. بعد از دفاع مقدس نيز چنین حال و هوایی نداشتم. چهار پنج سال پیش، من در سفارت با ایشان آشنا شدم. در سفرهای بعدی که می‌رفتم فقط به عشق دیدن ایشان بود که می‌رفتم. منتظر بودم کی می‌آید که با ایشان حرف بزنم و نگاهش کنم. آدم اهل عمل و اهل اخلاص؛ خیلی‌ها به خارج از کشور می روند یا بوی خارج از کشور به مشام این‌ها می‌خورد، عوض می‌شوند. امام جماعت محترم مسجد می‌گفت که نگاه می‌کردم ، آن گوشه نشسته - کسی که سال‌ها خارج از کشور است و در حال و هوای سواحل مدیترانه است - دیدم آن گوشه نشسته و دعای کمیل می‌خواند و  زار زار گریه می کرد. خدا شاهد است یک موی در بدنه مدیران جامعه ما باشد یک هفته طول نمی‌کشد، حضرت ظهور خواهد کرد. نوش جانش که همه خوبی‌هایش را غریبانه با خودش برد! شهید شاطری کس دیگری بود. ما را تا مرز اشغالی می برد و می‌گفت من این‌جا را آسفالت کردم. جاده‌ها را نگاه می‌کردید، احساس می‌کردید با دست‌هایش آسفالت‌ها را مرتب می‌كند. با عشق کار می‌کرد. فضایل و خدماتش را نمی‌شود گفت. از محل مأموریتی كه داشت، یک حرفی زد و به من گفت: " فلانی تو باید اینجا بیایی که چگونه آقا (رهبر انقلاب) دل‌ها را تسخیر کرده است، باید بیایید اینجا ببینید چند تا کارگردان را بیاور اینجا. " خدا شاهد است هر روز منتظر تماس ایشان بودم. مداوم زنگ می‌زدم که ببینم می‌توانم ایشان را پیدا کنم؟ در همین زنگ‌زدن‌ها و اضطراب، یک‌دفعه‌ پیامک آمد که شهید شاطری به خدا پیوست. به آقا می گويم: یکی از نوادر کسانی که می‌توانست شما، انقلاب و امام را به جهان معرفی کند از دست دادید و به این سادگی‌ها جای ایشان پر نمی‌شود. می‌خواهم به (عج) تسلیت بگویم و بگویم کسی که برای خدمت به مرز نداشت از دست‌ دادید. به این سادگی جای ایشان پر نمی‌شود مگر به عنایت شما و اشک‌های شما و خون خود این شهید و مدد این شهید که عنایتش بر سر همه ما باشد. » به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید. @ShahidMohammadHasanGhasemi