#کلام_یار 🎤
مصطفی نوروز 93 سوریه بود.
وقتی برگشت برای آخرین بار با هم برای دیدن مادربزرگش به اهواز رفتیم.
بی بی به مصطفی دو برابر بیشتر از نوه های دیگر عیدی داد و به او گفت:
"چون تو سرباز عمه ام هستی"
بعد از مصطفی پرسید "حالا دیگه راه باز شده؟ می توانی مرا به زیارت عمه ام ببری ؟"
مصطفی گفت: "بی بی جان نیاز به دعا هست."
بی بی گفت: "شما وظیفه خودت را انجام دادی حالا به زن و بچه ات برس."
مصطفی خم شد دست و زانوهای بی بی را بوسید و گفت: "بی بی دورت بگردم اگر همه به فکر زن و بچه باشن پس چطور راه باز بشه که شما به زیارت عمه ات حضرت زینب(س) بروی؟"
مصطفی برای همه جوابی داشت.
و بی بی در جوابش گفت: "خداپشت و پناهت باشد خیلی مواظب خودت باش به خاطر زن و بچه ات میگویم؛ میدانم که راهت درست است."
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
༺🔷 ══════════════
@ShahidMostafaSadrzadeh
══════════════ 🔷༺