🌷شهید نظرزاده 🌷
برگردید! دست دلمان را بگیرید... آی #شهدا با فراموشی درس شما؛ #تخریبچی ماهری شدیم! منفجر می کنیم #د
#عاشقانہ_شهدا🌷 ❣همسرم💞 شهید ڪمیل خیلے #با_محبت بود☺️ مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ از من مراقبت میڪرد...😇 یادمه تابسـتون بود و هوا #خیلے_گرم بود🌞 خستہ بودم، رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم وخوابیدم😴 «من بہ گرما خیلے حساسم»😖 ❣خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ و متوجہ شـدم برق رفته☹️ بعد از چند ثانیہ احساس خیلے #خنڪے ڪردم و به زور چشمم رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ... ❣دیدم ڪمیل بالاے سرم یه ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪه بالاے سرم مے چرخونہ تا #خنڪ بشم😊 ودوبارہ چشمم بسته شد ازفرط #خستگے...😴 شاید بعد نیم ساعت تا یکساعت⏰خواب بودم و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل #هنوز دارہ اون ملحفه رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونه تا خنڪ بشم...😳 ❣پاشدم گفتم ڪمیل توهنوز دارے مےچرخونے!؟ خستہ شدے⁉️😞 گفت: خواب بودے و برق رفت و تو چون به گرما #حساسے میترسیدم از گرماے زیاد از خواب بیدار بشے ودلم نیومد😍 #شهید_کمیل_صفری_تبار🌷 #شهید_مبارزه_با_گروهک_پژاک #شهید_امنیت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh