6⃣5⃣0⃣1⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
💠سوریه را به صندلی دانشگاه ترجیح داد
🔰روحالله آدم
#بابرنامهای بود، یک دفتر مشکی📓 کوچک داشت که تمام کارهایش را در آن مینوشت✍ بدهی، کارهای انجام نداده، کارهایی که باید انجام میداد و
#هر_کاری که داشت را یادداشت میکرد.
من
#هیچ_وقت روحالله را بیکار ندیدم❌ یا کار میکرد یا مشغول جزوه📑 خواندن بود.
#روحالله رشته مترجمی زبان انگلیسی🔠 قبول شده بود. وقتی که جواب قبولیاش در دانشگاه آمد که
#سوریه بود.
🔰روحالله به شدت
#شجاع و نترس بود. از هیچ چیزی نمیترسید🚫 هر وقت به من زنگ میزد☎️ میگفت
#دعا کن شجاع باشم هیچ وقت نمیگفت که من نمیتوانم، همیشه میگفت
#من_میتوانم💪
🔰همسرم میگفت من اگر شجاع باشم به هدفم🎯 میرسم. در هر کاری به رسیدن به
#بالاترین درجه آن کار فکر میکرد. روحالله در درس همیشه
#اول بود، در همه کارهایش اول بود روحالله در دورههای مختلفی که میگذراند اگر اول نمیشد
#حتما دوم میشد.
🔰یک هفته قبل از
#شهادتش به من زنگ زد؛ قرار بود برگردد اما گفت: «اجازه بده بمونم؛ دلمـ❣ برای
#بچههایی که اینجا به
#ناحق کشته میشوند میسوزد. تو هم دلت بسوزد💔 بگذار بمونم اینجا به من
#احتیاج دارند گفتماشکالی نداره بمون ولی مواظب خودت باش.»
🔰هیچ وقت از رفتن به
#سوریه منصرفش نکردم⛔️ میدانستم که اگر برود شاید دیگر
#برنگردد اما هیچ وقت به زبان نیاوردم که نرو و بمان😔
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh