🔰می‌خواهم گریه کنم 🔸واقعاً از صمیم قلبم #راضی نشده بودم❌ فقط به احترام امین و برای اینکه به عشقش♥️ برسد و آرام شود ساکت شدم. اما به هیچ عنوان راضی نشدم که #شوهرم به آنجا برود و خطری او را تهدید کند. 🔹گفت:برویم خانه #حاجی؟ "پدرم را می‌گفت" قبول نکردم. گفت: برویم خانه🏡 پدر من؟ نمی‌خواستم هیچ‌جا بروم. گفت: نمی‌توانم #تو را اینطور بگذارم و بروم. تمام فکر و ذهنم🗯 پیش تو می‌ماند. 🔸پس بگذار بگویم آنها به اینجا بیایند. گفتم: نه، حرفش را نزن⛔️ می‌خوام #تنها باشم. می‌خواهم گریه کنم😭 گفت: پس به #هیچ‌وجه نمی‌گذارم تنها بمانی. 🔹وابستگی💞 خاصی به هم داشتیم. واقعاً #ارتباطمان عجیب و غریب بود. 29 مرداد 94📆 اولین اعزامش به سوریه بود که حدود 15 روز بعد #برگشت. #شهید_امین_کریمی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh