🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰ماه رمضان و شهــدا 🌷ماه رمضان را آمده بود خانه... به علی می گفت: «امسال ماه رمضان از خدا احدی الحس
💠چادر مردانه 🔰هفت هشت سالش بیشتر نبود، ولی چون پسر بود، داخل راهش نمی دادند. چادر مشکی سرش کرد و رویش را سفت گرفت. 🔰رفت داخل مجلس و یک گوشه نشست. روضه بود، روضه حضرت زهرا علیها السلام. مادرم زودتر از او رفته بود و سفت وسخت سفارش کرده بود كه: «پا نشی بیای دنبال من، دیگه مرد شدی؛ زشته؛ از دم در برت میگردونند.» روضه که تمام شد، همان دم در چادر را برداشت، زد زیر بغلش و بدو. #شهید_مصطفی_ردانی_پور🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh