🌷هر سال در ایام #محرم در منزلمان مراسم عزاداری برپا میکردیم تا اینکه یکی از همان روزها(محرم ۱۳۸۸)، بعد از مراسم خیلی #خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم، در خواب #شهید علی چیت سازیان را دیدم، ایشان رو به من کرد و با #لبخند گفت: حتما به مراسم شما می آیم و به شما سر میزنم. #دلتنگی شدیدی مرا احاطه کرد.موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم، گفت: شما هم می آیی اما هنوز #وقتش نرسیده است🍃