1⃣5⃣3⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
💠مَنقَل آتش
🔸شب ها قبل خواب با تعدادی از بچه ها می رفتیم
#پشت_بام و کنار بچه هایی که در حال پست بودند گپ می زدیم😊.
🔹هوا سرد بود❄️. منقلی را وسط پشت بام گذاشته بودیم و روی چهار پایه ای
#استوار کرده بودیم.
🔸هر روز چوب های جعبه های
#مهماتی را که خالی می شد می شکستیم و می ریختیم توی منقل تا گرم شویم🔥. روزی 20 تا جعبه خورد می کردیم.
🔹توی اتاق ها هم همین
#منقل ها را گذاشته بودیم، با این تفاوت که یک دودکش 🌫هم برایش درست کرده بودیم.
🔸خلاصه شبی🌙 دور هم جمع شدیم که
#شهیدحسین_مشتاقی هم به جمع ما ملحق شد.چند دقیقه ای⏱ دور منقل نشسته بودیم که از توی مشت اش👊 چیزی را به سرعت ریخت توی منقل و بلا فاصله
#دور شد.
🔹آتش الو گرفته بود🔥، همه ما افتادیم دنبال
#حسین که حسابی حالش را جا بیاوریم.خرج توپ 156 را توی کیسه
#باروت جا سازی کرده بود و ریخت توی منقل
🔸 به خاطر اشتعال زا بودن🔥 این مواد همه ما را
#غافلگیر کرد.منقل که برگشت و ما تا پایین ساختمان
#دنبال او دویدیم🏃.
📚منبع/ ابرو باد
#شهید_حسین_مشتاقی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh