🌷شهید نظرزاده 🌷
کلاً بنا بر این نبود که همیشه همدیگر را ببینیم . اصلاً برا خودم حرام می دانستم که او را ببینم ، چون
3⃣8⃣4⃣ 🌷 💠شهیدی که وصیت کرده 📜بود دویست روز ؛ ی قضا برایش بگیرند 🔰چند روز قبل از شهادتش🌷، از سردشت می رفتیم . بین حرف هایش گفت«بچه ها! من دویست روز روزه بده کارم😔» 🔰تعجب کردیم😟. گفت « هیچ جا ده روز نموندم که قصد روزه کنم. » وقتی خبر رسید شده، توی حسینیه🕌 انگار زلزله شد. 🔰کسی نمی توانست جلوی بچه ها را بگیرد. توی سر و سینه شان می زدند😭. چند نفر شدند و روی دست بردندشان. 🔰آخر مراسم عزاداری، گفت: «شهید، به من سپرده بود که روز روزه ی قضا داره. براش این روزه ها رو بگیره⁉️» همه بلند شدند. نفری یک روز هم روزه می گرفتند، می شد . 📚منبع 📘یادگاران/جلد ده/کتاب شهید زین الدین/ ص 94 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh