🕊 مردی آرام و مطمئن بود. خوشیها و ناخوشیهای این دنیایی تکانش نمیداد. به جای دیگری تکیه داده باشد انگار. میلیون‌ها نفر آمده بودند استقبالش، از هواپیما که آمد بیرون، لبخند نزد، دست تکان نداد که عکس قهرمانانه ازش بگیرند، فقط دستش را داد به مهماندار ایرفرانس و آرام پله‌ها را پایین آمد، با همان دمپایی های طلبگی.. با همان ابروهاب پهن پرپشت و نگاه خیره به زمین... آخرش هم با دلی آرام و قلبی مطمئن رفت. انگار فرشته‌ای درِ گوشش خوانده باشد:  " یا ایّتها النّفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک "  بسم الله الرّحمن الرّحیم. و علی الاعراف رجالٌ‌ یعرفون کلّاً بسیماهم. ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯