#خاطره
يه روزي⛱از همون روزاي خوب با مسعود بودن، از سر بيكاري تصميم گرفتيم بريم سوئينگ، دنبال يك سايت ارتفاع بالا🏔 ميگشتيم، نزديكيهاي تهران🏙پيدا نكرديم و راهي پلهاي پرديس شديم، ارتفاعش حدود٥٠متري⛰ميشد، كم بود ولي نزديكيش تا تهران قانع كننده بود.
اولين بارمون بود...1⃣
تا حالا سوئينگ نكرده بوديم ،دنبال اين بوديم كه تو اولين☝بارمون يك كار سطح بالا انجام بديم كه ديگه قسمت نشد❌...
ارتفاع، ميزان كش آمدن طناب⛓، نحوه تخليه، موارد اضطراري⛔و .... رو بررسي و محاسبه كرديم✔، طنابها و اتصالات رو بستيم و همه چيز آماده شد.
موقع پرش رسيد🏁
همه به هم نگاه ميكردن🤔تا اولين نفر كي بپره
تنها كسي كه نگاه نميكرد👀مسعود بود ، اونطرف داشت هارنس ميپوشيد🔗و كلا برنامش نبود كه اجازه بده كسي بپره، خودش ميخواست كه بپره...
و اين فيلم اولين پرش بود🥇
شهريور ١٣٩٣، بزرگراه تهران پرديس💥
————————
خيلي مواقع مسعود خودش ميخواست كه بپره🧗♂
سر اون كوچه توي العيس هم
خودش ميخواست كه بپره و خيلي قبل تر از همه ما آماده شده بود🏆...
————