برای ناموس سرمشق داشتی. خواهرم خواهرت خواهرا‌ن‌مان تمرین غیرت می‌کردی می‌خوانم می‌خوانی و ... تکرار تکرار تکرار خواندن و نوشتن کار و کار و کار تا در پس ذهنت در اعماق قلبت اعتقاد و ایمان نفوذ کرد با تیزی نوک قلم در صفحات سفید کاغذ مشق عشق کردی تا به معشوق خود رسیدی. زهرآگین و زهراگونه‌. برای خواهرم خواهرت خواهر‌‌ان‌مان با خونت بساط ناامنی و ناآرامی را جمع کردی. تو معنای "خون را با خون شستن" را معنا بخشیدی. خون سرخ تو رودی جاری و ساری شد برای نشان دادن حق. "جاء الحقی" بودی برای "زهق‌الباطل" که "ان الباطل کان زهوقا" تصویر: کتاب فارسی سال اول ش*هید یادداشتی از برادر محسن ذوالفقاری نویسنده کتاب جهادگرد ------------------- ــــــــــــــــــــــــــــ ↓آیدی ایتا و اینستاگرام↓ 『 @shahid_danial_rezazadeh