16.56M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
نیمه شب بود صحن ازادی، روبه‌روی گنبدش تمنایی کردم، از آقایم طلب کردم نشانم دهد راه شهدا را، بفهمم پاسخ سوالم را : (( شهدا چه دیدند و چه کردند، که خدا خریدارشان شد؟ )) خورشید که در امد، روبه روی خانه‌ی شهید که بودم، پاسخ سوالم را گرفتم شهدا از همان ابتدا خود را وقف کردند این راه کردند.... و شاید کوچیکترین کاری که میتوام انجام دهم آن باشد که، زین پس، چادرم را محکم تر بگیرم تا که آسوده بخوابند آنها که برای سیاهی چادر من، از سرخی خونشان گذشتند.... ــــــــــــــــــــــــــــ ↓آیدی ایتا، اینستاگرام و روبیکا↓ 『 @shahid_danial_rezazadeh