ابوبکر دید که اگر ذره ای دیگر ادامه دهید ستون های مسجد از خشم میلرزند و بر سر شیاطین انسی میریزد پس برخاست و شروع کرد به ماله کشیدن! به فریب دادن! فریب دادن مردمی که با خطبه حتی دل هایشان زلال و برای پذیرش حق آماده نبود! او سخن گفت برای بهانه آوردن! برای سرپوش گذاشتن... ای دختر رسول خدا! پدرت با مومنان رئوف بود و با کافرانعذاب و عقابی عظیم درست است که او پدر تو بوده است نه جز تو و برادر شویت علی بوده است نه جز او پدرت علی را نسبت به همه برتری داد و علی در جلب محبت و رضابت او از همه پیش بود و اما شما را جز سعادتمندان دوست نمیدارند و جز شقاوت مندان دشمنی نمیکنند که شما عترت پاک رسول الله اید و برگزیده جهان... شما راهنمای ما به سوی خیر بودید و شما راهی هستید که به بهشت ختم میشود ای دخت پیامبر! تو راستگو و عقل و خردت از همگان بیش تر است و تو برگزیده زنان و سیده نسا العالمین هستی! من نمیخواهم حقت را از تو بگیرم ولی من خود از رسول خدا شنیدم که فرمود: ما پیامبران طلا و نقره و مزرعه به ارث نمیگذاریم ما فقط کتاب و حکمت و علم و نبوت به ارث میگذاریم و انچه به عنوان طعمه داریم برای ولی امر بعد ماست او هر گونه بخواهد بر آن حکم میکند! و ما فدک را اکنون برای خرید اسب و اسلحه صرف کردیم تا مسلمانان بوسیله ان جها کنند و ریشه کفر را ببرند من تنها دست به این کار نزدم بلکه با نظر مسلمانان این اقدام را کردم و این مال و ثروت من برای تو از تو دریغ نمیکنم و برای دیگری ذخیره نخواهم کرد که تو سرور بانوان امت پدرت هستی! فضائل تو را انکار نمیکنم و هر چه دارم مال تو ولی میپسندی که من در این مورد برخلاف نظر پدرت عمل کنم؟ یا اللعجب! پناه بر خدا! چه میگوید این مرد؟ آیا از خود حدیث میسازد یا دینش با آیین ما فرق میکند؟ او خود را صاحب فدک میخواند و ادعا میکند اگر بخواهی او را به تو میبخشد؟ مگر همه دنیا را خدا از صدقه سر تو نیافرید؟ پس چرا این مرد خود را صاحب فدک میخواند و ادعای بخشش میکند؟ باید از ازل تا ابد ذکر اعوذبالله من شیطان رجیم را ورد زبان بخوانیم تا مبادا گرفتار شیاطین انسی شویم... خدا را گواه میگیرم که شیطان با همه تکبر و غرورش با همه عناد و سرکشی اش جایگاهش از اینان پست تر نیست... پناه بر خدا از این همه فریب و دروغ پناه بر خدا از این همه ظلم و عناد...