#سلامبرابراهیم۱📚
باتعجب نگاه كرد وگفــت: اين كه آقا ابراهيم اســت!! من و پدرم نيروي
شهيد هادي بوديم. توي عملياتها، توي شناساييها با هم بوديم. در سال اول جنگ!
مات و مبهوت ايشان را نگاه كردم. نميدانستم چه بگويم، بغض گلويم را
گرفت. ديشــب تا حاال به بهترين نحو از ما پذيرايي شــد. ميزبان ما هم كه از دوستان اوست!
آقا ابراهيم ممنونم. ما به ياد تو نمازمان را اول وقت خوانديم. شما هم... .
•••••••••••
وقتی تصميم گرفتيم کاري در مورد آقا ابراهيــم انجام دهيم، تمام تلاش خودمان را انجام داديم تا با كمك خدا بهترين کار انجام گيرد.
هرچند ميدانيم اين مجموعه قطرهاي از درياي كمالات و بزرگواريهاي آقا ابراهيم را نيز ترسيم نكرده.
اما در ابتدا از خدا تشــكر كردم. چون مرا با اين بنده پاك وخالص خودش آشنا نمود.
همچنين خدا را شكر كردم كه براي اين كار انتخابم نمود. من در اين مدت تغييرات عجيبي را در زندگي خودم حس كردم!