🍃🌸شهید محمدرضا بیات هفتم بهمن سال 1365در محله فلاح تهران به دنیا آمد.🍃 🍃🌸محمدرضا 2 ساله بود که از نعمت مادر محروم شد🍃 🍃🌸 پدرش می‌گوید: «از کودکی همراه با من به مسجد می‌آمد و از سن حدود پنج یا شش سالگی در مسجد مکبری می‌کرد. کم‌کم عاشق مداحی اهل‌بیت (ع) شد و به اهل‌بیت، خصوصا حضرت امام حسن مجتبی (ع) علاقه زیادی داشت.»🍃 🍃🌸همرزمانش می‌گویند: «نترس و شجاع بود و هر جا لازم بود که از انقلاب و اسلام دفاع کند، با دل و جان به میدان می‌آمد. 🍃🌸 🍃🌸شهید بیات در مباحث اعتقادی و انقلابی، اطلاعات و بینش کاملی داشت و با منطق و دلیل از اهداف انقلاب دفاع می‌کرد.🍃 🍃🌸 او در حوزه‌های بسیج تهران مسئولیت‌های مختلف و مهمی برعهده داشت و برای انجام آنها خستگی نمی‌شناخت. همیشه می‌گفت مردم باید یکدست و یکدل و مطیع رهبر باشند. برای انجام کارهای فرهنگی در محلات مختلف تهران پیش قدم بود.🍃🌷 🍃🌸 همیشه می‌گفت خالص باشید و برای اشخاص کار نکنید. همه کارش برای خدا بود.🍃 🍃🌸سال 1394 وارد لشکر عملیاتی 27 محمدرسول الله(ص) شد. در بحث عملیاتی واقعا قوی بود و همیشه طرح و برنامه‌اش برای عملیات عالی بود.🍃🌸 🍃🌸 قبل از ورود به لشکر در اورژانس 115 کار می‌کرد و دوره‌های کامل امداد را دیده بود. به همین دلیل از این حیث هم در سوریه فعال بود.🍃🌸 🍃🌸 نهایتا به لشکر فاطمیون منتقل شد و بعنوان فرمانده عملیاتی شروع به کار کرد.🍃 🍃🌸موقع عملیات، برای خطر پیشقدم می‌شد و اگر در منطقه‌ای امکان کمین و غافلگیری نیروها وجود داشت، خودش برای شناسایی محل می‌رفت. 🍃 🍃🌸او فرمانده‌ای مهربان بود و آنقدر با نیروهای تحت مسئولیتش با صمیمیت رفتار می‌کرد که همه او را محرم اسرار زندگی‌شان می‌دانستند🍃 🍃🌸شهید بیات «فروردین‌ماه سال 1395 برای تثبیت ارتفاعات العیس واقع در حلب به‌همراه همرزمان خود رفته بود که در کمین تکفیری‌ها که حدودا 200 نفر بودند، گرفتار شدن.🍃🌸 🍃🌸اولین نفر هم شهید بیات بود که از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بعد از شهادت او و دوستانش، تکفیری‌ها بدن آن‌ها را به گلوله بستند تا دیگر هیچ‌چیزی از آن‌ها باقی نماند. 🍃🌸 🍃🌸البته خودش هم همین را دوست داشت ،می گفت: «از خدا می‌خواهم که پودرمان کند و هیچ اثری از ما باقی نماند» دلش می‌خواست گمنام و بی‌نام و نشان مثل حضرت زهرا(س) باشد.»🍃🌸 🍃🌸پیکر پاک شهید محمد رضا بیات بعداز پنج سال تفحص شد و به مهین برگشت 🍃🌸 🌷 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷