🌸🍃شهید علی حیدری دراول فروردین سال ۱۳۴۴در یک خانواده معتقد به فرهنگ اسلام به دنیا آمد. پدرش اهل همدان بود که بعد از ازدواج با مادر سنندجی اش در کردستان به استخدام ارتش در آمد تا بازنشسته شد و بعد از بازنشستگی به تهران مهاجرت کرد. 🌸🍃
🌸🍃شهید علی به سه امام معصوم علاقه خاص داشت،امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و حضرت حجت(عج). ائمه(ع) هم از همان اول که بچه چهار ساله بود عنایت خاصی به این بچه داشتند.🌸🍃
🌸🍃برادر شهید می گوید :علی چهار ساله داشت. یک شب سراسیمه،علی از خواب بلند شد با سروصدای علی، من و پدرم هم یکدفعه سراسیمه از خواب بلند شدیم و پدرم با نگرانی گفت: علی علی چه شده؟!
دیدیم علی با چهره برافروخته و هیجان زده می گوید: آقا نگاه کن همه معصومین و دوازده امام اینجا نشسته اند، حضرت محمد(ص) هم آنجا است و قرآن می خوانند. درحالیکه علی همینطور گریه می کرد، او را در آغوش گرفتیم و سعی می کردیم آرامش کنیم.🌸🍃
🌸🍃علی دوران نوجوانی خود را با بچه های مسجد و کارهای فرهنگی و تشکیل کانون فرهنگی و کتابخانه مساجد منطقه خرانه تهران گذراند؛ اما اوج اعتلای روحی ایشان در دوره شش ماهه ای اتفاق افتاد که با آیت الله حق شناس آشنا شد و آن عارف بزرگوار، مسیر سیر و سلوک را با برنامه سلوکی برایش فراهم کرد.🌸
🌸🍃علی تمام اعضا و جوارحش را در کنترل خود داشت و دفترچه ای داشت که به حسابرسی از اعمال خود می پرداخت🌸
🌸🍃علی با امتیازهای منفی و مثبتی که برای خود درنظر می گرفت، اعمالش را تحت نظر داشت و از این طریق به خود تذکر می داد. او دفتر ثبت رفتارهای روزانه داشت که نامش را "طریق پرواز" گذاشته بود.🌸🍃
🌸🍃شهید علی حیدری همیشه اعضای خانواده را نصیحت می کرد و دائماً در حال تذکر بود و به گونه ای عمل می کرد که کسی ناراحت نشود. علی اهل شوخی و خنده بود و در همان قالب، حرف هایش را می زد.🌸🍃
به عنوان مثال اگر یکی از بستگان در حال غیبت کردن بود با گفتن جمله، "ای وای دارند گوشت مرده می خورند" بیرون از محفل می رفت که با این اقدام خود می خواست به اطرافیانش بفهماند شما نبایستی دیگر غیبت کنید و واقعاً تا آنجاییکه می توانست تذکر می داد و آنجایی که نمی شد، می رفت و حتی المقدور آن محوطه را ترک می کرد.🌸🍃
🌸✨اولین بار علی در سال ۱۳۶۱ به منطقه سقز اعزام شد. در سال ۶۲ به عنوان خطاط و طراح چهره شهدا به جنوب اعزام شد. در اواخر سال ۶۳ به لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) رفت و ماه پایانی حیاتش را در گردان تخریب لشکر ۲۷ در پادگان دوکوهه مشغول آموزش و فعالیت شد.🌸🍃
🌸🍃 شهید علی حیدری قبل ازشهادتش به برادرش گفته بود : محمد، امام رضا(ع) به خوابم آمد و گفت که اسفندماه میای پیش ما.🌸🍃
🌸🍃علی حیدری همراه گروه هفده نفره از رزمندگان تخریب بر اثر بمباران شیمیایی در عملیات بدر؛ همانگونه که مژده اش را از امام رضا (ع) داده بود ، به شهادت رسید.🌸🍃
🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷
#شهید_علی_حیدری