🔹مادر شهید با نگاهی به عکس فرزند شهیدش گفت:
💠رجبعلی هر وقت میرفت جبهه و برمیگشت زیباتر و نورانی تر میشد. احترام به پدر و مادر ،راه و رسم زندگیش بود.
💠هر وقت رجبعلی از جبهه برای مرخصی می اومد با چهل تا از رزمنده ها شبها توی خونه دعا و قرآن میخوندند و روی موکت میخوابیدند و دست به رختخواب ها نمیزدند
میگفتند :رزمنده ها الان توی جبهه روی سنگ ها خوابیدند..
💠 صبح هم راهی بسیج میشدند. و گاه خونه برای افراد محروم حیدر آباد میساختندو بعد از مرخصی دوباره راهی جبهه میشدند. از اون جمع چهل نفر اغلب شهید شدند
💠رجبعلی برادری داشت به اسم جمال ، که اونم آسمونی شد در عملیات نصر 4 شهید شد. این دو برادر با فاصله 6 ماه شهید شدند و وقتی از مادر درباره شهادت رجبعلی و جمال پرسیدیم گفتن: با خدا معامله کردم .
#شهید_رجبعلی_ناطقی
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3