همیشه در خیال من کسی عبور می کند به گوش من مدام تا شور ظهور میکند مرا که شوق روی او خیال برده از برم برای بودنش مرا پر از غرور می کند به عهد خویش خوانده ام تعهدی که بسته ام مرا به این تعهّدش تب حضور می کند به جمکران سپرده ام شکایت فراق خویش که کی چراغ عشق را دوباره نور می کند شدم دوباره نادم و پریش از گناه خویش به روز حشر در دلش کمی قصور میکند محمود حاجی محمدی (نادم)