‹🧸🎐› ‌ •° زنگ زد گفت:" سامان همین الان وسایلتو جمع کن،دو روز بریم قــم..." 🕌☺️ گفتم:"بابــک جان میشه چند روز دیگه بریم؟؟!🧐 گفت:"نــه همین الان!🙁 با اصرارم که بود دوتایے راه افتادیم از رشت رفتیم قــم🌸🍃 اونجا ازش پرسیدم:"بابک اینهمه عجله و اصرار براے چی بود؟!؟"🤔 گفت:" برای‌فرار‌ازگنـــاه‌! اگه میموندم رشت،دچار‌‌‌‌ ‌یه‌گناه‌میشدم...😔💔 براےهمین‌اومدم‌ به‌حضرت‌معصــومه(س)‌پناه‌آوردم.💔 تو‌چقدر‌زیبـــایی‌بابک‌جان♥️ •° 🧸🎐¦⇢ داداش بابک 🧸🎐¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ↱  @Shahidbabaknourii