اورکت روی شانه هایش بود بدون جوراب. معلوم بود از نماز می آید و فرصت پیدانکرده سر وضعش را مرتب کند. لبخند زدم و نگاهی به او انداختم قبل از اینکه حرفی بزنم با خنده گفت:《 وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز خواندم درست نبود درمقابل بنده ی او به سر و وضعم برسم》💔✌️ 🔸روایت حاج قاسم از شهید محمد حسین یوسف الهی 💛 🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯