بعداز۴۸‌ساعت جنگ به اردوگاه رسیدند مقداری اب و1جعبه خرما باقی مانده بود فرمانده روبه گردان گفت:برادرانی که خیلی گرسنه هستندازاین خرمابخورندوآنهایی که میتوانندتاصبح تحمل کنند جعبه خرمابین بچه هادست به دست چرخیدتابه فرمانده رسید جعبه دست نخورده بود بچه ها تنهابا آب بودند. 🌷🌷🌷 ----------------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147