#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_شهدا
#مهدی_زین_الدین
#مدیریت_انقلابی
#محبوبیت
🌷 محبوب نیروها
1️⃣ وقتی خبر رسید شهید شده، توی حسینیّه انگار زلزله شد. کسی نمیتوانست جلوی بچّهها را بگیرد. توی سر و سینه شان میزدند. چند نفر بیحال شدند و روی دست بردنشان.
2️⃣ یک روز زین الدّین، با هفت هشت نفر از بچّه ها، میآمدند خط. صدای هلیکوپتر میآید. بعد هم صدای سوت راکتش. بچّه ها، به جای اینکه خیز بروند، ایستاده بودند جلوی زین الدین. اکثر شان ترکش خورده بودند.
3️⃣ عصبانی بودم. رفتم پیش آقا مهدی وگفتم: «تمومش کنین. نیروها خسته ن. پنجاه روز میشه مرخصی نرفته ن، گرفتارن.» گفت: «شما نگران نباشین. من براشون صحبت میکنم.» توی میدان صبحگاه جمع شان کرد و بیست دقیقه برایشان حرف زد. یک ماه ماندند. عملیّات کردند. هنوز هم روحیّه داشتند. بچّه ها، بعد از سخنرانی آن روز، تو اردوگاه، آن قدر روی دوش گردانده بودنش که گرمازده شده بودند.
🌸✨ فاتح خیبر، شهید مهدی زین الدین را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✨🌸
🆔
@ShamimeOfoq