#سبک_زندگی
#کودک_و_نوجوان
#قصه
🦖🦖وقت خواب
آژی کوچولو شب دیر خوابید. صبح ساعت چندبار زنگ زد ولی اژی کوچولو بیدار نشد. مامان صدایش کرد: آژی جان، بیدار شو. مدرسه ات دیر می شود.
اژی با چشم های باد کرده بیدرا شد و گفت: مامان جان بگذار بخوابم.
مامان گفت: الان وقت خواب نیست. مدرسه دیر می شود.
اژی کوچولو زورکی بلند شد. صبحانه نخورده به مدرسه رفت.
توی مدرسه بچه ها شاد و سرحال بودند. بازی کردند و درس خواندند. اما اژی کوچولو نه با فی فی بازی کرد و نه درس خواند. وقتی دید فی فی با بچه های دیگر بازی می کند خیلی ناراحت شد. به خانه که برگشت اول درسش را خواند. بعد کمی بازی کرد. هوا که تاریک شد زود شام خورد و خوابید. مامان اژی کوچولو با خودش گفت: چه خوب خودش فهمید باید زود بخوابد.
✍🏻مهشید اژده فر
🆔
@ShamimeOfoq