🍂 ضحاک بن عبد الله مشرقی اسبش را در یکی از چادرهای میانی اردوگاه جای داد بود تا آسیب نبیند و پیاده می جنگید. وقتی امام حسین را تنها دید، نزد امام رفت و گفت: ای پسر رسول خدا! میدانی که من با تو شرط کردم تا هنگامی که رزمنده ای در کنار تو باشد، به سود تو پیکار میکنم؛ و اگر جنگجویی نباشد، آزادم که بازگردم. امام فرمود: راست گفتی! آزادی. پر پروازش را بست و با اسب گریخت. 🆔 @ShamimeOfoq