نازطبیب را بکش اگرچه شاعر بگوید تنت به نازش نیاز مند مباد..درد که میپیچاندت ..وجودت که از شاهراه سلامت منحرف میشود امیدت که از دست میرود راه می افتی و برای جمله جمله ی قلمی که میزند همه ی وجودت به دنبال روشنی راهی که او نشانت میدهد به ولوله می افتد و تلخ دارویی که با نسخه ی حیات بخشش در کامت میریزد چون عسل مزه مزه میکنی ...میدانی برای تک تک قلمهای تندی که میزند چقدر تلاش کرده و از زندگی و عشق و شادی عقب مانده؟میدانی برای رفاهی که الان میبینی استخوان ترکانده و سن جوانیش به میان سالی رسید بی آنکه طراوت و شادمانی جوانی را احساس کند؟روزهایی که برایش گذشت و دیگر هرگز برنمیگردد..می دانی وقتی بابت اشتباهات سهوی پزشکی یا مخاطرات احتمالی بیماری که به مهارتش نسبت داده میشود که هیچ عمدی در آن نیست چقدر در راهروهای دادگاهها قدم میگذارد...میدانی شبهاو روزهایی؛ مداوم در تب و تاب است و کسی از حال دلش باخبر نیست؟درمان درد است برای تو حال آنکه گاهی بر درد خستگیش درمانی نیست...خیلی عشق میخواهد پزشک بودن و پزشک ماندن... که البته گاهی خدای ناکرده برخی راه گم کرده و نام طبیبان را بدنام می کنند...بوسه میزنم بر دست توانمندی که هر دستوری که مینویسد به لطف خداوند شفای درد دردمندان است و هر قدمی که برمیدارد در راه اعتلای سلامتی وجود دردمندان است...خدا قوت..وجودت سلامت ...روزت مبارک...روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک بر پزشکان پرافتخار شریف آبادی دکتر حاجی آبادی و دکتر مرادی مبارک...
خواهر کوچک شما فریبا بدری
🌷شریف آباد سلام🌷
@SharifAbadSalam
─┅═ೋ❅🌸❅ೋ═┅─