خواهم که ز دلبرم بگویم
از رهبر و سَرورم بگویم
از او که دلم تَنگه برایش
مولایی که جانم به فدایش
عشقی که عزیز عالمین است
شاه سَر جدا امام حسین است
بَر دامن او زَنم توسّل
تا بَر مَددش کُنم توکّل
آید به بَرم ز مهربانی
شویَد ز دلم درد نهانی
بَر خسته دلان راه نجات است
بَر تشنه لبان آب حیات است
گر یک نظری کُند به حالم
راحت کُند از درد و زَوالَم
خواهم نَفَسی شَوَد قرارم
حتی شده بالای مزارم
دلبر به تمام روزگار است
با عاشق خود همیشه یار است
ای دوست ز من چنین نصیحت
از جانب من تو را وصیّت
گر اهل حقیقت و وفایی
مومن شده ی حُکم خدایی
گر عاشقی و اهل یقینی
آزاده ای و به راه دینی
دلداه ی مَکتبِ حسین باش
قربانی زینبِ حسین باش
یاری بِده بانی غمش را
اَفراشته کُن تو پَرچمش را
در سینه اگر سوز حسین است
هر روزِ خدا، روز حسین است
یا رب به حسین عزیز زهرا
بنما تو قبول ارادتم را
این شعر مرا ثواب من کُن
وانگه سپر عذاب من کُن
تا جان به بدن کُند وفایم
من عاشق شاه سَر جدایم
تا به سینه ام نفس برآید
ذکر یا حسین حسین درآید
#هادی_همتی (دلسوخته)
#امام_حسین_ع@Sher_Mazhabi