#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔹مسافر🔹
مدینه! بی تو شب من سحر نمیگردد
شب فراق، از این تیرهتر نمیگردد
مدینه! شب همه شب با ستارههای صبور
بگو که شام غریبان سحر نمیگردد
مدینه! از همۀ نخلهای تشنه بپرس
مگر کسی که سفر رفت برنمیگردد؟
مدینه! سکه به نامم زدند و نیست شبی
که دست و دامنم از اشک، تر نمیگردد
مدینه! سینۀ من تنگ شد در این غربت
چرا مدار فلک تندتر نمیگردد؟
مدینه! گوشۀ غربت چه عالمی دارد
کسی ز راز دلم باخبر نمیگردد
مدینه! در عَجَبم من، که خوشۀ انگور
چرا ز آه دلم شعلهور نمیگردد؟
مدینه! چشم مرا انتظار کرد سپید
چه شد که یوسف من جلوهگر نمیگردد
مدینه حاصل عمرم اگر نمیآید
حدیث عمر، چرا مختصر نمیگردد؟
مدینه! بی گلِ روی «جواد»، دست و دلم
رضا به بستن بار سفر نمیگردد
مدینه! کاش برادر امیدواری داشت
که خواهر از پی او دربهدر نمیگردد
مدینه! کاش به این آرزو دلم خوش بود:
که بعدِ من پسرم خونجگر نمیگردد
مدینه! مردم نوغان گریستند ولی
کسی چو مادر من نوحهگر نمیگردد
مدینه! پشت سر من گلاب اشک بریز
مسافر تو به این شهر برنمیگردد
📝
#محمدجواد_غفورزاده
🌐
shereheyat.ir/node/3421
✅
@ShereHeyat