🌷
شهید خدمت🌷
من فکر میکردم تو در تهران
در یک اتاقِ گرم، میمانی
آنجا فقط از صبح پشت میز
هی مینویسی، نامه میخوانی
اما تو در یک روستا بودی
یک روستای دورافتاده
همراه مردم راه میرفتی
در کوچههای خاکی و ساده
با آن همه کار زیاد اما
دیدم لب تو باز خندان بود
امروز فهمیدم که صبح و شب
فکر تو پیش کل ایران بود
📝
#منیره_هاشمی
✅
@ShereHeyat_Nojavan