اى خوش بحال و روز كسانى كه گاه‌گاه دارد به لب تبسمى از لطف، يارشان من نيستم حسود، ولى رشك مي‌برم بر آن كسان كه يار بود در كنارشان آنان‌كه دل به يار ِ سفر كرده مى‌دهند آواره مى‌شوند چو ما از ديارشان اى باد صبحدم! به عزيزان من بگو دل گويدم كه كار ندارم به كارشان سوزد دلم ز دورى و در ديده مى‌كشم روزى اگر نسيم بيارد غبارشان ما داغ هجر ديده و خورديم خون دل از دست مردمى كه تفو بر تبارشان عشّاق داغديده نخواهند لوح گور بعد از وفات لاله دمد بر مزارشان ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈