خداحافظ پرستویی که دیگر برنمی گردی
پریشان کرده گیسویی که دیگر برنمی گردی
تمامِ شهر، پاییزِ غم و درد است بعد از تو
گُلِ زیبا و خوشبویی که دیگر برنمی گردی
چه باید گفت از دردت، به جایِ خالی و سردت
شبِ تاریک، سوسویی که دیگر برنمی گردی
دلم آشوب چون امواجِ توفان خورده یِ دریا
شده غرقِ هیاهویی که دیگر برنمی گردی
به تو با بغض می گویم بمانم چشم بر راهت؟
به من با اشک می گویی که دیگر برنمی گردی
از اینجا رفته ای و ردِ پایت مانده در باران
دو چشمم خیره بر سویی که دیگر برنمی گردی...
#شهراد_میدری
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈