صبح و سحر ، بلبل گُلزار عشق
عالم و آدم، پَرِ پرگار عشق
در طلبِ کامِ دلم بیهوا
شیشهی آیینه ترک دار عشق
عاشق مردانهی دیوانگی
این دل
#بیتابِ خریدار عشق
چشمِ دلم دیده تو را لحظهای
مانده به پایِ هوسِ دارِ عشق
تکیه شده شانهی ابر خیال
تا که رسد بر لبِ نمدار عشق
یک نفر آمد که تبسم فروخت
خنده زنان قافله سالار عشق
معنی درمان شده بر دردِ دل
مرهمِ زخمی که پرستار عشق
من به جهان گشته و فهمیدهام
هر چه در او هست گرفتارِ عشق
#کبری_رحمتی
#بیتاب