مادرم پیراهن مشکی برایم دوخته
با تو بودن را به من از کودکی آموخته
چشم وا کردم، از اول گفت: این مال حسین
نوکرت را جز به بزم روضهات نفروخته
هر کجا نام تو آمد گریه کرد اما ببین
بیشتر با گریههای من برایت سوخته
مادر من مادرت را دوست دارد، اشک را
مادرت زهرا برایم از ازل اندوخته
کاش روشنتر کنی در لحظههای آخرم
آتشی را که غمت در سینهام افروخته
سوختم با روضههایت چون شنیدم سوختی
ز آتش تیری که اصغر را به دستت دوخته
#محرم 🏴
#محسن_ناصحی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi