کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
نقل است که روزی "شیخ ابوبکر واسطی" به بیمارستانی شد. دیوانهای را دید که های هویی میکرد و نعره همی زد. گفت آخر چنین بندی گران بر پای تو نهادهاند، چه جای نشاط است؟! گفت: "ای غافل! بند برپایِ من است، نه بر دل..."
#عطار
#تذكره_الاوليا