فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ درمیان این‌شب‌ِتاریکِ بی‌صبحِ‌ستم؛ میرسد یکباره ‌سوار آذرخش؛ در کفش رعدی به نام ذوالفقار؛ در پسش آن سیصد و آن سیزده رستم به رخش؛ آن ابرمرد سپهر؛ پاره‌ای ماهست با جسمی سترگ؛ حضرت شاهست با اسمی بزرگ؛ مژده بادت ای زمین کز آسمان است آن سفیر؛ اهل عالم! صاحبْ ‌زمان است آن امیر؛