غم زهرا، غم احمد، غم مولا ، غم دین فراموشی ایام غدیر و ظلمت کین اگرچه مرتضی درگیر ظلمی بی‌قرین شد ولی هجران زهرا بر علی، سنگین‌ترین شد دَر از، فریاد زهرای جوان خونین‌جگر شد کبوتر بچه‌ای زخمی به ضرب میخِ در شد میان کوچه زهرا بود و آتش، هر کجا دود یقین دارم رسول الله هم، در کوچه‌ها بود پس از هجران احمد شد علی بی یار و یاور به بیت الحُزن شد جای گل خوشبوی حیدر قیامت کرد زهرا با قیامی نور و جاوید به جز عشق علی، زهرا دگر چیزی نمی‌دید خطابه خواند و مردانه دفاع از ولی کرد تن مجروح خود را هم سپر بهر علی کرد علی بود و غم بی انتهای قلب زارش که نخلستان شده همراز و یار و غمگسارش از آهِ مرتضی قلب زمین، می‌سوزد امشب دل آلاله‌های آتشین، می‌سوزد امشب علی و حال زارش را، خدا می‌داند و بس دلِ شب زنده‌دارش را، خدا می‌داند و بس ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯