هوا گرفته و ابری، هوا غم انگیز است تو نیستی که ببینی چقدر پاییز است مگر به قهر نگفتی که از تو بیزارم چرا هنوز نگاهت محبت آمیز است؟ دلت درخشش یک سرزمین بی فاتح دلم خرابه ی بعد از هجوم چنگیز است مرا چگونه فراموش کرده ای ای دوست؟ ببین گذشته ات از خاطرات لبریز است امید دیدن رویت تمام هستم بود تمام هستی ما را ببین چه ناچیز است