کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
سحر که نسترن سرخ باغ همسایه فرستد از لب ایوان، به آفتاب، درود و آبشار غزلهای شاد گنجشکان از اوج سبز درختان، به کوچه میریزد و خانه از نفس گرم یاس، لبریز است، من از سرودن یک شعر تازه، می آیم... .
#فریدون_مشیری