مناجاتی برای آنان که توان مناجات با خدا را ندارند
مرحوم علامه حسنزاده آملی
هزار و یک نکته: ۷۷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به حقیقت برو و بگو: «
آمدم!»
اگر گفتند: «
اینجا چرا آمدی؟»
بگو: «
به کجا روم و به کدام در رو کنم؟
این ره است و دگر دوم ره نیست
این دَرَست و دگر دوم در نیست!»
اگر گفتند: «
به اذن کی آمدی؟»
بگو: «
شنیدم بر ضیافتخانه فیض نوالت منع نیست
در گشاده است و صلا در داده، خوان انداخته!»
اگر گفتند: «
تا به حال کجا بودی؟»
بگو: «
راه گم کرده بودم!»
اگر گفتند: «
چه آوردی؟»
بگو: «
اوّلاً، دل شکسته؛ که از شما نقل است
در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است!
ثانیاً،
جز نداری نبود مایه دارایی من!
طمع بخششم از درگه سلطان من است!
و ثالثاً،
الهی! آفریدی رایگان؛
روزی دادی رایگان؛
بیامرز رایگان!
تو خدایی نه بازرگان!»
اگر گفتند: «
برونش کنید!»
بگو: «
نمیروم ز دیار شما به کشور دیگر!
برون کنید از این در، در آیم از درِ دیگر!»
اگر گفتند: «
این جرأت را از که آموختی؟»
بگو: «
از حلم شما!»
اگر گفتند: «
قابلیت استفاضه نداری!»
بگو: «
قابلیّت را هم شما افاضه میفرمایید!»
باز اگر از تو اعراض نمودند؛
بگو: «
به والله به بالله به تالله
به حقّ آیه نصرٌ مِنَ الله
که مو از دامنت دست برندیرم
اگر کشته شوم الحکم لِلّه»
اگر گفتند: «
مُذنِبی!»
بگو: «
اوّلاً، شنیدم شما غفّارید!
ثانیاً، من مَلَک نیستم! آدمزادهام!
و ثالثاً،
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو!
آن کس که گنه نکرده و زیست بگو!
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو!»
اگر گفتند: «
این حرفها را از کجا یاد گرفتی؟»
بگو: «
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش»
اگر گفتند: «
چه میخواهی؟»
بگو: «
جز تو ما را هوای دیگر نیست
جز لقای تو هیچ در سر نیست!»
━━━━━━━━━━━━━━
«تــوحــیــد تــشــیّــع» ■
@ShiaTowhid
تلگرام|
اینستگرام|
آپارات