#نوحه_حضرت_زهرا
بر سر قبر تو زهرا «۲»
دیده گریان آمدم «۲»
زینبت برخواب خوش
رفته پس از آن آمدم
کاسه ی آبش به بالین حسین آماده است
آب بر آن غنچه دادم دیده گریان آمدم
وای مادرهای کلثوم آتشم بر دل زده
راحتش کردم ولی با قلب سوزان آمدم
کن نگاهی ای عزیزم«۲»
دل پریشان آمدم دیده گریان آمدم
من نوازش میکنم اما نمیخوابدحسن
بسکه مادرگفت قلبم سوخت برجان آمدم
مادری را من نمیدانم خودت بیدار شو
تابرم امشب تو را برخانه مهمان آمدم
ای عزیزخفته درخاک«۲»
بی عزیزان آمدم دیده گریان آمدم
هرچه نازش میکشم اماحسین مشتاق توست
لایی لایی گفتم اوخوابید وپنهان آمدم
شانه میخواهد سر کلثوم، زلف زینبت
شدپریشان درغمت گیسوی طفلان آمدم
خیز زهرای جوانم «۲»
برتومهمان آمدم دیده گریان آمدم
آمدم قربان غمهایت صدایت بشنوم
دل ندارد طاقت و یارای هجران آمدم
زخم بازویت پیمبردید،زهراجان چه گفت
تو زمن کردی گِلِه؟ ای ماه تابان آمدم
مجلس ختمت پریشان است و زینب نوحه خوان
بسکه غمگین بودمجلس مات وحیران آمدم
کی شودآید«تقایی»دربقیع گویدکه من
بر سرقبر توزهرا جان پریشان آمدم
بر سر قبر تو زهرا«۲»
دیده گریان آمدم «۲»
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#تقایی_اردبیلی
#مداح_کربلایی_علی_اکبر_اسفندیار
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah