abri-st-kooche-kooche.mp3
29.84M
باید غزل دوباره ابری است کوچه کوچه، دل من، خدا کند نم نم، غزل ببارد و توفان به کند حسّی غریب در قلمم بغض کرده است چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید شاید که بغض شعر مرا گریه کند. وا کند با واژه‌های از رمق افتاده آمدم می‌خواست این غزل به شما اقتدا کند حالا اجازه می‌دهید شما را از این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟ مادر! دوباره کودک بی‌تاب قصه‌ها تا این که لای لای تو با او چه می‌کند یادش به خیر مادرم از کودکی مرا می‌برد تکیه‌تکیه که نذر شما یادم نمی‌رود که مرا فاطمیه‌ها می‌برد با حسین شما آشنا در کوچه‌های سینه‌زنی نوحه‌خوان شدم تا داغ سینه‌ای. مرا مبتلا کند مادر! دوباره زخم شما را سروده‌ام باید غزل دوباره به عهدش وفا کند: یک شهر، خشم و کینه، در آن کوچه – مانده بود دست تو را چگونه ز مولا جدا کند باور نمی‌کنم که رمق داشت دست تو نمی‌رفت که دست علی را رها کرد . روی خاک بودی و درگیر خار بود چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند گفتن فاطمیه کدام است کوچه چیست افسانه باشد این همه گفتم خدا کند..... شب روضه ات شب معراج منه بانی روضه حسین و حسنین جبرییل به سینه و شبای فاطمیه. از غربتت سینه ام کبود مثل صورتت گریه می کنم برا مصیبتت ای مادر کرم بی بی بی حرم بی بی حرم بی بی حرم مادرم چند روزی که مسافره بردو بسته دیگه می خواد بره ... آخه خودم دیدم زیر چادر دست به پهلو. می گیره دیگه مادر از بابام رو می گیره ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━