🔴 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ 🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد 🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد 🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا 🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. 🔸بنال ای دل نوا دارد رقیه 🔸به هر دردی دوا دارد رقیه 🔸مرض او را ز پا انداخت ،امّا 🔸مریضان را شفا دارد رقیه 🔸سه ساله کودک و این اوج عزّت؟ 🔸مدال مرحبا دارد رقیه 🔸بیا یا فاطمه اندر خرابه 🔸عزای بی ریا دارد رقیه 🔸بدور از دیدهٔ بیگانه امش 🔸سخن با آشنا دارد رقیه 🔸ز دست ساربان و زجر و خولی 🔸به بابا شکوه ها دارد رقیه 🔸ز خونین چهره میبوسید و می گفت 🔸غم بی انتها دارد رقیه 🔸بیا ای یار پیشانی شکسته 🔸که با مهمان صفا دارد رقیه 🔸چه با جا آمدی ای جان جانان 🔸ببین جا در کجا دارد رقیه 🔸از آن روزی که افتادی به مقتل 🔸دل پر ماجرا دارد رقیه 🔸دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست 🔸وطن در کربلا دارد رقیه 🔸بمیرم از چه لبهایت کبود است 🔸بگو محشر به پا دارد رقیه 🔸پدر بر چهره ام یک دم نظر کن 🔸رُخ زهرا نما دارد رقیه 🔸به جرم عاشقی جان بر لب آمد 🔸شکایت زاشقیا دارد رقیه 🔸خدا خواهد اگر ،می میرم امشب 🔸که هر شب این دعا دارد رقیه عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشته ای بانوی محترمی که سفره برای دختر سه ساله حسین پهن نمودی میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی ▪️رقیه دخترزهرا اطهر ▪️دل جان می شود از او مطهر ▪️رقیه جان توی دوردانه عشق ▪️بود روشن زتو کاشانه عشق عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه میدونم بانوی محترم مجلس برای حاجت سفره سه ساله حسین گرفتی بی بی با این دستهای کوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محبانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشالا هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشالاهمه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت😭 صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم😭 بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص اموات بانوی محترم فیض ببرد ایام فاطمیه گریزی داشته باشیم به روضه فاطمه زهرا اگر به رقیه سیلی زدند به مادرمان فاطمه هم سیلی زدند😭 ناگهان بر مادرم سیلی زدند امشب هركی یتیم فاطمه است،داد بزنه،كسی نمی خواد،آستینش و تو دهنش كنه،نالش و خفه كنه، 🔸ناگهان بر مادرم سیلی زدند 🔸یاس را رنگی چنان نیلی زدند مادرو خشمش خدا داند چه شد گوشه ی چشمش خدا داند چه شد فقط همینقدر بگم،اینقدر محكم زد،كه بی بی تا آخر عمر،روشو از علی می گرفت لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون صلوات