شعری از دیوان شهریار رحمت الله علیه
در خصوص حرکت امام حسین(ع). ازصحرای عرفات به سوی کربلا
شعیان دیگر هوای نیوا دارد حسین(ع)
/ روی دل با کاروان کربلا دارد حسین(ع) /
از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست/
مروه پشت سرنهاد اما صفا دارد حسین(ع)/
می برد در کربلا هفتاد دو ذبح عظیم/
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین(ع)/
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست/
اشک و اه عالمی همدر قفا دارد حسین(ع)/
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب/
کسی نمی داندعروسی یا عزا دارد حسین(ع)/
رخت ودیباج حرم چون گل به تاراجش برند/
تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین(ع)/
بردن اهل حرم دستور بودو سرّ غیب/
ونه این بی حرمتی هاکی روا دارد حسین(ع)/
سروران.پروانگان شمع رخسارش ولی/
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین(ع)/
سربه تاج زین نهاد راه پیمای عراق/
می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین(ع)/
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی /
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین(ع)/
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا/
با کدامین سر کند.مشکل دوتا دارد حسین(ع)/
سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست/
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین(ع)/
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند/
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین(ع)/
دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت/
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین(ع)/
سازعشق وبه دل هر زخم پیکان زخمه ای /
گوش کن عالم پرُ از شور و نوا دارد حسین(ع)/
دست اخر گز همه بیگانه شد دیدم هنوز/
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین(ع)/
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا/
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین(ع)/
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار/
که اندر این گوشه عزایی بی ریا دارد حسین(ع)/
هزار سیصد واندی گذشت سال و هنوز/
چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین(ع)/
به هر چمن که بتازدسموم باد خزان /
زمانه یاد کند از خزان باغ حسین(ع)/
هنوز ساقی عطشان کربلا گویی/
کنار علقمه افتاده با باغ حسین(ع)/
اگر چراغ حسین به خیمه شد خاموش/
منور است مساجد به چلچراغ حسین(ع)
التماس دعُا از همه عزیزان
@Shoaraye_aeinikermanshah