نام مرا در مصحفی از غم نوشتند چشمان من را زمزم ماتم نوشتند در حلقه مستی مرا هم جای دادند در سرنوشتم گریه هر دم نوشتند دیدند با دست تهی یکجا نشستم دست مرا گیرنده ی پرچم نوشتند این پرچمی که آبروی کل هستی ست این پرچم غم را سَرِ عالم نوشتند با روضه هایش قد کشیدم رشد کردم عشق عجیبی تا ابد واسم نوشتند نام حسین بن علی حضرت عشق نام مرا هم نوکرش در دم نوشتند از کفشداری های او حاجت گرفتم حاجت روای کفشداری هم نوشتند چشم انتظارم لحظه مرگم بیاید قد مرا در محضر او خم نوشتند من گریه کردن را برایش دوست دارم من گریه را پایین پایش دوست دارم ۴۰۱/۵/۵ @Shoaraye_aeinikermanshah