#محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️بر درد تنهایی دچارم ای نگارم
▪️پایان ندارد انتظارم ای نگارم
▪️پاییزی ام، هجران امانم را بریده
▪️برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم
▪️آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی
▪️نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم
▪️با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم
▪️منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم
▪️این آبرو، این اشک، این مهر زهرا
▪️من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم
▪️بخشید اگر ما را خدا، لطف تو بوده
▪️ای رحمت پروردگارم ای نگارم
یابن الحسن....
أَلسَّلامُ عَلى ساکن کربلاء
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ
أَلسَّلامُ عَلى مَن هُتِکـَت حُرمَتُه
أَلسَّلامُ عَلى مَن اُریقَ بِالظُّلم دَمُه
اگرچه روز دوم و شب سوم محرمه ،
ولی بذار بگم
أَلسَّلامُ عَلى المُغَسَّلِ بِدَمِ الجِراح
حسین....
مثل امروز رسید کربلا
خیمههاش رو که به پا کرد
اصحاب همه رفتند توی خیمه ها
اهل بیت و بچهها و برادراش ، همه رو جمع کرد
فَجَمَعَ الحُسین وُلْدَه و إخوَتَهُ و أهلَ بَیتِه
هیشکی نمی دونه ابی عبدالله می خواد چیکار کنه
فَنَظَرَ إلَیهِم فَبَکیٰ ساعَةً
همه رو که جمع کرد
دیدند خیره خیره اره به اهل بیتش نگاه میکنه
امام حسین داره گریه میکنه
فرمود
اللهم هٰولاء اَهلُ بَیتی
اُخرِجنا وَ طُرِدنا مِن حَرَمِ جَدّنا
مرحوم علامه شوشتری می فرماید
این نگاه حسین ، چندتا معنا داشت
معنای اول این بود
از منزل ذوحُسَم که حُر این قافله رو محاصره کرد ، دل زن و بچه به لرزه افتاد ،
حسین با این نگاهش داره اونها رو آرام میکنه
نترسید ، سایه بالا سر داریم
معنای دوم
ابی عبدالله همینطور که خیره خیره نگاه میکرد ، به دون دونشون که نظر میکرد و گریه میکرد ، یاد مصائبشون داره می افته ،
به این دختر بچهها که نگاه کرد ،
یاد پابرهنه راه رفتن روی خارهای مغیلان کرد
یاد سیلی خوردن و تازیانه خوردنشون افتاد ...
حسین....
بِأبی المُستضعفُ الغَریب یا اباعبدالله
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
↳
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
↳
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah