#جلسه4⃣3⃣
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
وقتی پیامبر، روشن و آشکار، تاکید کرد:
✨هر که دل به نبوت من سپرده است، پس از من باید به ولایت علی بسپارد.
✨هر که به دست من مسلمان شده است بداند که پس از من اسلام در دست علی است.
پرچم رهبری و ولایت از این پس، به علی سپرده میشود.
✨خداوند به او فرمود:
اگر این را نگفته بودی، پیام مرا به خلایق نرسانده بودی و نبوت را به پایان نبرده بودی.
و خداوند وقتی تکلیف ولایت و خلافت، پس از پیامبر را روشن کرد به مردم فرمود:
✨امروز دین شما را کامل کردم، نعمت را بر شما تمام کردم و از اسلامتان راضی شدم.
👌مادر! آن روزها اگر چه سخت بود اما پدر بر بالای دستهای پیامبر بود و تو بر روی دیدگانش.
😭اولین ابرهای تیره، زمانی آشکار شد که پیامبر در بستر ارتحال افتاد.
✨هر کس حقی بر ذمهی من دارد یا بگیرد و یا حلال کند. من این را از شما میخواهم تا در دیدار با خداوند آسوده خاطر باشم. تکرار میکنم، من عازم دیار باقیام. اگر کسی را آزادهام، اگر به کسی بدهکارم، اگر حق کسی بر عهدهی من است، برخیزد و بستاند.
👈یا رسولالله! من سه درهم از شما طبکارم.
✨ای فضل! بیا سه درهم به این مرد بده.
👈یا رسولالله من سه درهم در مال خدا خیانت کردهام.
✨چرا چنین کردی برادر؟
👈به آن نیازمند بودم.
✨ای فضل! برخیز و سه درهم از این مرد بستان.
👈یا رسولالله! زمانی تازیانهای که بر شتر مینواختید، به سهو بر شکم من اصابت کرد.
✨ای فضل! برو آن تازیانه را بیاور تا این مرد قصاص کند.
👈یا رسولالله! شکم من آن زمان که به تازیانهی شما خورد، عریان بود، باید شما هم...
✨بیا برادرم! این هم شکم عریان من. حق خود را بستان.
👈ای وای. بریده باد دستی که بخواهد تن مبارک پیامبررا بیازارد.
میخواستم یک بار دیگر- شاید بار آخر- اندام مقدستان را زیارت کنم. میخواستم سر و چشم و لبهایم را با زلال نبوت، متبرک کنم. میخواستم تنها کسی باشم که در این زمان، بوسه بر خورشید میزنم
✨خدا تو را بیامرزد، پس هیچکس دیگر حقی بر گردن من ندارد، من با خیال آسوده عزیمت کنم؟
😭مسجد غرق ضجه شد و همه، عزیمت پیامبر را ماتم گرفتند، اما فردای آن روز، هنوز پیامبر زنده بود که نماز را به ابوبکر اقتدا کردند.
ان شاءالله
#ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی
@shohaadaae_80